موارد انقلاب نسبتموارد انقلاب نسبت، موارد تغییر نسبت میان دو دلیل متعارض،با ورود دلیل سوّم است. ۱ - تعریفمنظور از موارد انقلاب نسبت، جاهایی است که میان چند دلیل تعارض وجود دارد و نسبتهای اولیه بین این دلیلها به نسبتهای دیگری تبدیل میشود. این موارد به طور کلی بر سه نوع است. ۲ - انواع۲.۱ - نوع اولجایی است که یک دلیل عام دارای دو مخصّص باشد؛ که به سه صورت قابل تصور است. ۱. رابطه میان دو مخصّص، تباین است؛ مانند: تعارض میان «حَرَّم الربا»، و دو مخصّص، آن یعنی: «لا ربا بین الوالد و الولد» و «لا ربا بین الزوج و زوجته»؛ ۲. رابطه میان دو مخصّص، عموم و خصوص من وجه است؛ مانند: تعارض میان «اکرم العلماء» و دو مخصّص آن، یعنی «لا تکرم العالم الفاسق» و «لا تکرم العالم الشاعر»؛ ۳. رابطه میان دو مخصّص، عموم و خصوص مطلق است؛ مانند: تعارض میان «اکرم العلماء» و دو مخصّص آن، یعنی «لا تکرم العالم العاصی للّه سبحانه» و «لا تکرم العالم المرتکب للکبائر». ۲.۲ - نوع دومجایی است که دو دلیلِ دارای نسبت عموم و خصوص من وجه تعارض داشته باشند و یک مخصّص نیز در بین باشد، که به سه صورت تصوّر میشود: ۱. مخصِّص، مورد اجتماع دو دلیل را تخصیص میزند؛ ۲. مخصِّص، مورد افتراق دو دلیل را تخصیص میزند؛ ۳. مخصِّص، یکی از دو دلیل را تخصیص میزند. ۲.۳ - نوع سومجایی است که تعارض میان دو دلیل متباین باشد و مخصّصی نیز برای یک دلیل یا هر دو دلیل در کار باشد، که به دو صورت تصور میشود: ۱. مخصّص بر یکی از دو دلیل وارد شود؛ ۲. مخصّص بر هر یک از دو دلیل وارد شود، که خود به دو صورت است: یا میان دو مخصّص تنافی وجود ندارد و یا بین آن دو تنافی به عموم و خصوص من وجه وجود دارد. ۳ - احکامهر یک از این انواع و صورتها حکم خاص خود را دارد. در این جا به حکم چند صورت اشاره میشود: ۳.۱ - صورت اولتعارض میان دو دلیل عام که با هم نسبت عموم و خصوص من وجه دارند و مخصصی هم بر یکی ازآن دو مورد افتراق آن از دیگری وارد شود؛ در این جا، خاص بر عام مقدم میگردد و نسبت عموم و خصوص من وجه بین آن دو، به عموم و خصوص مطلق تبدیل میشود، مثل آن که دلیلی بر استحباب اکرام علما و دلیل دیگر بر حرمت اکرام فساق و دلیل سومی بر وجوب اکرام عالم عادل دلالت نماید؛ در این صورت، بین دلیل اول و دوم در ماده اجتماع عالم فاسق تعارض پدید آمده و بعد از این که دلیل استحباب به وسیله دلیل وجوب، تخصیص زده شود، عالم عادل از آن جدا میگردد و در عالم فاسق منحصر میشود که اخص از دلیل حرمت است (بین استحباب اکرام عالم فاسق و حرمت اکرام فاسق تعارض پیش میآید). از این رو، نسبت عموم و خصوص من وجه بین دو عام، به عموم و خصوص مطلق تبدیل میشود (دلیل استحباب اکرام عالم فاسق، دلیل حرمت را قید میزند). ۳.۲ - صورت دومتعارض دو دلیل از نوع تباین باشد و برای یکی از آن دو مخصص بیاید، که در این صورت، نسبت، از تباین به عموم و خصوص مطلق منقلب میگردد، مثل آن که دلیلی بر وجوب اکرام علما و دلیل دیگر بر عدم وجوب اکرام علما و دلیل سومی بر وجوب اکرام عالم عادل دلالت نماید؛ در این صورت، نسبت بین دو دلیل اول تباین است و پس از تخصیص دلیل دوم به وسیله دلیل سوم و اخراج عالم عادل، نسبت بین دلیل اول و دوم به عموم و خصوص مطلق منقلب میگردد. ۳.۳ - صورت سومتعارض بین دو دلیل، تباین باشد و مخصص هم برای هر یک از آن دو وارد شود، در حالی که بین دو مخصص، تنافی ذاتی وجود نداشته باشد؛ در این صورت، نسبت بین دو دلیل، از حالت تباین، به عموم و خصوص من وجه تبدیل میگردد، مانند دلیلی که میگوید: شیء متنجس را باید چند بار شست و یک بار شستن کفایت نمیکند، و دلیل دوم میگوید: شیء متنجس را باید یک بار شست و چند بار شستن نیاز نیست و دلیل سومی میگوید: شیء متنجس را باید چند بار با آب قلیل شست که این دلیل، مخصص دلیل اول است که میگوید: شیء متنجس را باید چند بار شست و دلیل چهارم میگوید: شیء متنجس را باید یک بار به وسیله آب جاری شست (که این دلیل)، مخصص دلیل دوم است که میگوید: شیء متنجس را باید چند بار شست. از این رو، نسبت بین دو دلیل اول، تباین است و پس از تخصیص هر یک از آن دو، به عموم و خصوص من وجه منقلب میگردد و در ماده اجتماع شستن با آب کر تعارض میکنند که بر اساس قواعد اجتماع عمل میگردد. [۲]
شرح رسائل، محمدی، علی، ج۷، ص۲۳۵.
۴ - عناوین مرتبطانقلاب نسبت. ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۱۱، برگرفته از مقاله «موارد انقلاب نسبت». |